آیا ایران می‌تواند از پساجنگ اقتصادی به شکوفایی اقتصادی برسد؟

اقتصاد 100- با پایان بحران امنیتی و ورود به دوران «پساجنگ اقتصادی»، این پرسش مطرح است که آیا عبور از جنگ می‌تواند به معنای پایان بحران‌های اقتصادی ایران باشد یا چالش‌ها همچنان ادامه دارند؟

آیا ایران می‌تواند از پساجنگ اقتصادی به شکوفایی اقتصادی برسد؟

با عبور ایران از یک بحران امنیتی وسیع و بازگشت نسبی آرامش به فضای سیاسی و اجتماعی، اکنون نگاه‌ها به وضعیت اقتصادی کشور متمرکز شده است؛ اقتصادی که سال‌هاست تحت فشار تورم، تحریم‌ها، کاهش ارزش پول ملی و افت سرمایه‌گذاری قرار گرفته است.

پساجنگ اقتصادی: مرحله‌ای جدید برای اقتصاد ایران

با پایان درگیری‌ها و ورود به دوره‌ای که برخی آن را «پساجنگ اقتصادی» می‌نامند، سوالی مهم به میان می‌آید: آیا عبور از جنگ به معنای عبور از بحران‌های اقتصادی است؟

اقتصاد ایران، حتی پیش از این بحران، با چالش‌های ساختاری نظیر کسری بودجه، وابستگی به درآمدهای نفتی، نظام بانکی ناکارآمد و فشارهای معیشتی روبه‌رو بود. برای رسیدن به رشد و ثبات، اتخاذ رویکردهای پایدار و اصلاحات بنیادین ضروری است.

اولویت‌های سیاست‌گذاری در پساجنگ اقتصادی

اکنون توجه به سوالاتی کلیدی حائز اهمیت است:

چگونه می‌توان از فرصت موجود برای اصلاح ساختارهای اقتصادی بهره برد؟

کدام اصلاحات در نظام مالی، بانکی و مالیاتی در اولویت قرار دارند؟

آیا فضای اقتصادی ظرفیت جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را دارد؟

چگونه می‌توان مشارکت مردم و بخش خصوصی را در بازسازی اقتصاد تقویت کرد؟

پاسخ به این پرسش‌ها می‌تواند پایه‌گذار الگویی بومی برای توسعه پایدار اقتصاد ایران باشد.

تمرکز بر تولید و رفع موانع

مرتضی افقه، اقتصاددان، با تأکید بر اهمیت بخش تولید در این دوره گفت: «بخش تولید باید در اولویت قرار گیرد تا از کاهش آن جلوگیری شود. همچنین موانعی که بروکراسی اداری و مدیریت ناکارآمد ایجاد کرده‌اند، باید به‌طور جدی برطرف شوند.»

وی هشدار داد: «اگر این موانع رفع نشوند، تولید و اشتغال کاهش یافته و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سنگینی به دنبال خواهند داشت.»

جلوگیری از خروج سرمایه و تأمین نیازهای زندگی مردم

افقه با اشاره به میل سرمایه به خروج از کشور در شرایط بحران افزود: «در چنین شرایطی، دولت باید تدابیری برای حفظ سرمایه‌های داخلی و جلوگیری از فرار سرمایه اتخاذ کند. همچنین باید اطمینان حاصل شود که تمام اقشار جامعه، به‌ویژه دهک‌های پایین، به حداقل نیازهای زندگی دسترسی داشته باشند.»

وی اضافه کرد: جیره‌بندی اقلام اساسی، کنترل قیمت‌ها و دیگر سیاست‌های حمایتی از جمله اقداماتی است که در دوران مشابه در کشورهای دیگر تجربه شده و باید در اولویت قرار گیرد.

جذب سرمایه‌گذاری و تطبیق با تجربیات جهانی

از منظر سرمایه‌گذاری خارجی، افقه معتقد است که شرایط کنونی تمایلی برای سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد نمی‌کند. او تأکید کرد: «پروژه‌های اقتصادی حیاتی نباید متوقف شوند و باید منابع داخلی برای این منظور بسیج شود.»

در مورد تجربیات جهانی، وی اظهار کرد: «باید از تجربیات کشورهای دیگر درس گرفت، اما این تجربیات باید با ساختار اداری و اجرایی ایران سازگار شوند. نسخه‌های جهانی را نمی‌توان به‌صورت مستقیم کپی کرد.»

اصلاحات مالی و بانکی: گام حیاتی برای تغییر

افقه با اشاره به اصلاحات مورد نیاز در نظام مالی و بانکی گفت: «سیاست‌ها باید به‌گونه‌ای تنظیم شوند که معیشت مردم تحت فشار قرار نگیرد و همزمان تولید تقویت شود. در این دوران، سیاست‌های مرتبط با افزایش نرخ ارز و حامل‌های انرژی باید به تعویق بیفتند، زیرا چنین اقداماتی می‌تواند تاثیرات زیان‌باری بر اقتصاد و معیشت مردم داشته باشد.»

جدول: مقایسه چالش‌ها و فرصت‌های پساجنگ اقتصادی در ایران

چالش‌ها فرصت‌ها
 
کسری بودجه اصلاح ساختار مالی
وابستگی به درآمدهای نفتی تنوع‌بخشی به منابع درآمدی
سرمایه‌گذاری ناکافی جذب سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی
نظام بانکی ناکارآمد اصلاح نظام بانکی و ارزی
فشار بر معیشت مردم اجرای سیاست‌های حمایتی هدفمند

آینده اقتصادی روشن یا مبهم؟

اقتصاد ایران در ابتدای یک دوره جدید و حساس قرار گرفته است. اگر سیاست‌گذاری‌ها با نگاه واقع‌بینانه، تقویت ظرفیت‌های داخلی و مشارکت فعال بخش خصوصی اجرا شوند، می‌توان به بازسازی توان اقتصادی کشور امیدوار بود.

وبگردی
    ارسال نظر