چشماندازی به آینده هاروارد در قالب سه سناریو
اقتصاد100- تنش بین دونالد ترامپ و دانشگاه هاروارد به اوج رسیده است؛ قطع بخش عمده کمکهای دولتی به بهانه حمایت از یهودستیزی، آینده هاروارد را در سه سناریوی احتمالی رقم خواهد زد.

علیرضا کتانی: دولت دونالد ترامپ به بهانه حمایت دانشگاه هاروارد از یهودستیزی، بخش عمده کمکهای دولتی به این دانشگاه را قطع کرده است. این رویارویی پیش از این در مواجهه دولت ترامپ با سایر دانشگاهها نیز رخ داده است. بن سس، رئیس پیشین دانشگاه فلوریدا و دانشگاه میدلند و سناتور ایالت نبراسکا از ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، بهتازگی در یادداشتی در وال استریت ژورنال به عواقب و سناریوهای این رویارویی بین ترامپ و دنیای آکادمی در آمریکا میپردازد. سس اشاره میکند که این رویارویی در نهایت ممکن است به اصلاح رویکردهای خطای دانشگاهها در آمریکا منجر شود اما در صورت عدم توافق دو طرف، ممکن است نظام علمی در آمریکا دچار آسیبهای فراوانی شود.
بن سس مینویسد در نبرد پرسروصدای دونالد ترامپ با دانشگاه هاروارد، سه سناریوی اصلی امکان تحقق دارد. سناریوی اول این است که دانشگاههایی مثل هاروارد همچنان به مسیر خود ادامه دهند؛ یعنی به انتقادات عموم مردم بیتوجه بمانند، از هرگونه تغییر واقعی دوری کنند و دلخوش به این باشند که حمایت حقوقی و سیاسی حزب دموکرات، شاید در سال ۲۰۲۹ یا بعدتر به داد آنها خواهد رسید. سناریوی دوم این است که ترامپ و سیاستمداران همفکرش از بیرون فشار بیاورند و مداخلات مستقیم خود در امور داخلی دانشگاهها برای اعمال تغییرات را حتی شدیدتر از پیش ادامه دهند. در سناریوی سوم اما دانشگاهها خودشان دست به اصلاح میزنند؛ یعنی از درون، با شجاعت و فروتنی به مجموعهای از انتقادات مشروع خارج از دانشگاه گوش میدهند و برای رفع آنها برنامه عملی تدوین میکنند.
اگر بخواهیم به عمق موضوع نگاه کنیم، واضح است که بسیاری از آمریکاییها در این جنگ موضعگیری کردهاند. بن سس مدرک کارشناسیاش را از هاروارد گرفته و دخترش هم پس از اتمام دوره نظامی ROTC در این دانشگاه وارد نیروی هوایی شده است. او خود میگوید آرزویش اصلاحات از درون است. بااینحال، او بهخوبی میداند که عده زیادی این امید را سادهلوحانه میدانند؛ چون دانشگاههای برتر برای دههها با تکبر، انتقادات واردشده به رفتارهای جانبدارانهشان بهویژه در حوزههای علوم انسانی و اجتماعی را نادیده گرفتهاند.
رشد بیاعتمادی به دانشگاهها
بیاعتمادی عمومی به دانشگاهها فقط زیاد نشده، بلکه با شتاب رشد کرده است. بر اساس نظرسنجی گالوپ، طی ده سال گذشته، سهم کسانی که آموزش عالی را ارزشمند میدانستند از ۶۰درصد به نزدیک یکسوم سقوط کرده است. این افت هم بین دموکراتها و هم بین جمهوریخواهان رخ داده است. عجیب است که حتی در این وضعیت، مدافعان آموزش عالی همچنان حاضرند به مسیر بیتغییر و دفاع کورکورانه ادامه دهند، درحالیکه خطر فشارهای خارجی، خصوصا از سوی جمهوریخواهان، هر روز بیشتر میشود.
برای اجرای یک اصلاح واقعی، دانشگاههایی مثل هاروارد باید بپذیرند که در بسیاری از زمینهها خرابکاری کردهاند.
زمانی، این موسسات نماد بهترین فضاهای آموزشی در جهان بودند، اما سالها مدیریت ضعیف باعث شده از نظر علمی و آموزشی عقب بمانند. آنها بدون آنکه سعی کنند مردم را قانع کنند، گمان میکنند همیشه شایسته جایگاه نخبهبودن هستند. استانداردها در این دانشگاهها بهخصوص در حوزه علوم انسانی بهشدت پایین آمده، فضای سیاسی بر کلاسها حاکم شده، و همه اینها در برابر چشم عموم اتفاق افتاده است. طبیعی است که وقتی رهبران این نهادها در برابر انتقادات معتبر مقاومت میکنند، موج مخالفتها بالا میگیرد.
از طرف دیگر، کاخ سفید تحت هدایت ترامپ بهشدت به دانشگاهها حمله کرده است؛ هاروارد به خاطر مسائلی مانند یهودستیزی و نقض حقوق مدنی مورد تحقیقات قضایی قرار گرفته و میلیاردها دلار از کمکهزینههای بودجهایاش لغو شده است. حتی بحثهایی درباره قطع وامها و کمکهزینههای دانشجویی و پذیرش دانشجویان خارجی در رابطه با این دانشگاه مطرح شده است. ترامپ تهدید کرده که وضعیت معافیت مالیاتی دانشگاه را لغو میکند و جمهوریخواهان کنگره هم بهدنبال افزایش مالیات بر صندوقهای وقفی بزرگ مثل صندوق ۵۳میلیارددلاری هاروارد هستند.
این مجازاتها دامنهای وسیع دارند و بااینحال، مخالفان و موافقان بدون توجه به انصاف و عدالت ماجرا بهطور افراطی یا طرف ترامپ ایستادهاند یا طرف هاروارد. واقعیت این است که یک دانشگاه بزرگ مثل هاروارد بیشتر شبیه یک شهر با پروژهها و بخشهای متنوع است، تا یک شرکت منسجم.
رئیس دانشگاه بیشتر نقش شهردار را دارد تا مدیرعامل؛ و همین پیچیدگی دلیل احترام جهانی به دانشگاههای آمریکایی است، چون همزمان آموزش و پژوهش را در یک ساختار پیچیده ترکیب میکنند. وقتی این سیستم خوب کار کند، دستاوردهای شگفتانگیزی مثل سیلیکونولی ایجاد میکند؛ اما وقتی بد کار کند، مردم مالیاتدهنده را عصبانی خواهد کرد.
سیاسی شدن علوم انسانی
بزرگترین نارضایتیهای عمومی در رابطه با دانشگاههای آمریکا متوجه سیاسیشدن علوم انسانی و نبود پاسخگویی در حوزه آموزش است، خصوصا وقتی هزینههای دانشگاهها بهشدت بالاست. اما وقتی دولت برای فشار وارد کردن، بودجه پژوهشی را قطع میکند، در عمل پژوهشگران برجسته علوم پزشکی یا مهندسی را هدف قرار میدهد که هیچ ربطی به سیاستبازیهای بخشهای دیگر ندارند. تهدید لغو معافیت مالیاتی هم از نظر قانونی خطرناک است، چون همانطور که دیوان عالی آمریکا مدتها پیش هشدار داده بود: «قدرت مالیاتگیری از هرکس و هرچیز، یعنی قدرت نابودی.»
بااینحال، باید درک کرد که دانشگاهها همیشه برای دریافت بودجههای اختیاری فدرال محق نیستند. بین تحقیقات علمی ارزشمند و تامین مالی فعالیتهای جانبدارانه تفاوت زیادی وجود دارد. مردم حق دارند بپرسند آیا رهبران دانشگاهی شهامت تضمین استفاده درست از بودجهها را دارند یا نه. دولت ترامپ فرصتی - یا بهزعم برخی، وظیفهای - برای تحمیل تغییرات از بیرون میبیند که ممکن است اثر مثبت یا منفی ماندگاری بر سیستم آموزشی آمریکا بگذارد. مدافعان این رویکرد معتقدند اگر هاروارد اصلاح نشود، دستکم مجازات علنیاش میتواند بقیه دانشگاهها را از خواب بیدار کند. بااینحال، عدهای شک دارند که چنین فشارهایی به تغییرات واقعی منجر شود، چون ممکن است فقط باعث فرار مغزها از هاروارد شود، بدون آنکه تغییری در ساختار به وجود بیاید.
در نگاه کلانتر، مشکلات آموزش عالی آمریکا بازتابی از بحران گستردهتر جامعه مدنی است. طی دههها، رهبران چپگرا هرگز نتوانستهاند درک کنند که بیشتر آمریکاییها در میانه طیف سیاسی قرار دارند و این صدای اکثریت - و نه صداهای افراطی - است که باید شنیده شود. نتیجه این وضعیت این شده که بسیاری از مردم احساس میکنند مجبورند برای دفاع از ارزشهای معمولی، به راستگرایی افراطی روی بیاورند، چون فقدان لیبرالیسم در طیف سیاسی راست را بهتر از فقدان لیبرالیسم در طیف سیاسی چپ میدانند. این دوگانه تراژیک است، چون در واقع یک انتخاب جعلی و بیمعنی است. فقدان لیبرالیسم در نهایت آزادیهای مدنی را از بین خواهد برد؛ در این میان مهم نیست کدام نوع از استبداد نابودگر این آزادیها باشد.
نهایتا، هیچیک از جنگجویان فرهنگی راست و چپ برنامه یا علاقهای برای بازسازی انسجام اجتماعی ندارند. حمله ترامپ به هاروارد برای بسیاری شاید زننده باشد، اما وقتی حملات مشابه از سوی دولت اوباما به گروههای مذهبی رخ داده، جای تعجب نیست. استفاده از دولت برای تنبیه دشمنان سیاسی بعید است تغییرات واقعی ایجاد کند، اما برخی معتقدند این تنها ابزاری است که هنوز امتحان نشده است. ابزاری که شاید بالاخره هیاتمدیره دانشگاهها را وادار کند ماموریتهایشان را جدی بگیرند.