وقتی سیاست‌های غیرمنتظره، بازار را زخمی می‌کنند

اقتصاد100- بازار سرمایه با وجود دریافت اخبار مثبت، همچنان درگیر ضعف و ناپایداری جریان‌های صعودی است؛ به‌طوری‌که فشار فروش و عدم‌تحرک در شاخص‌ها، ضرورت تزریق اخبار قوی‌تر و مؤثرتر برای بازگشت به مسیر صعودی را آشکار کرده است.

وقتی سیاست‌های غیرمنتظره، بازار را زخمی می‌کنند

برای مثال، خبر تصویب لایحه پالرمو که به‌‌‌‌‌‌طور خاص برای گروه بانکی اهمیت داشت اما نتوانستند باعث ایجاد تحرک قابل‌توجهی در شاخص‌ها شوند. این موضوع نشان می‌دهد؛ بازار در وضعیت فعلی، نیازمند تزریق اخبار جدید و در عین‌حال موثرتر و قوی‌‌‌‌‌‌تر و جدی است تا بتواند مسیر صعودی خود را از سر بگیرد.

واقعیت این است که مذاکرات، آن‌طور که بازار چشم‌‌‌‌‌‌انتظار آن بود، ‌‌‌‌‌‌پیش نرفت و خروجی مشخصی نداشت، به‌ویژه در روز یکشنبه، ما شاهد بودیم که یک مصوبه یا نامه موسوم به «نامه محرمانه» که مربوط به یکی از شرکت‌های بزرگ خودرویی بود، اثر منفی قابل‌توجهی بر کل بازار گذاشت. این مصوبه به‌‌‌‌‌‌نحوی حکم تیر خلاص را برای بازار داشت و به‌‌‌‌‌‌سرعت فضای کلی را منفی کرد. سوال مهمی که در این میان پیش‌می‌آید این است که چرا اساسا باید نامه‌‌‌‌‌‌ای محرمانه برای یک شرکت سهامی عام که در بورس معامله می‌شود، وجود داشته‌باشد؟ ذات شفافیت در بازار سرمایه ایجاب می‌کند که اطلاعات در سریع‌ترین زمان ممکن افشا شود و همه‌‌‌‌‌ ذی‌نفعان از آن مطلع شوند.

اما فراتر از خود این مصوبه، واکنشی که بازار روز گذشته از خود نشان‌داد، بیانگر یک موضوع عمیق‌تر بود. بازار سرمایه طی چهار یا پنج سال‌گذشته، بارها از تصمیمات شبانه، ابلاغیه‌‌‌‌‌‌های ناگهانی و سیاستگذاری‌های غیرمنتظره آسیب‌دیده و در نتیجه، در‌برابر چنین اخباری بسیار حساس و واکنش‌‌‌‌‌‌پذیر شده‌است. همین حساسیت موجب شد که اثرات منفی این نامه تنها محدود به نمادهای خودرویی نباشد و در واقع کل بازار از آن تاثیر بگیرد. دلیل اصلی این واکنش گسترده، ترس انباشته‌‌‌‌‌‌ای است که در طول سال‌های اخیر درمیان فعالان بازار شکل ‌گرفته‌است. برای نمونه، می‌توان به ماجرای نرخ خوراک در اردیبهشت‌‌‌‌‌‌ماه سال‌۱۴۰۲ اشاره کرد؛ زمانی‌که رئیس وقت سازمان بورس اعلام کرد؛ تصمیمات اتخاذشده صرفا به‌منظور ذخیره سود بوده‌است، اما چند روز بعد، اطلاعات واقعی‌‌‌‌‌‌تر و متفاوتی از همان مصاحبه منتشر شد. چنین تجربه‌‌‌‌‌‌هایی باعث‌شده بازار اکنون با دیده‌‌‌‌‌  تردید به هر تصمیم ناگهانی نگاه کند و عقب‌نشینی کند که این نگرانی طبیعی و قابل‌درک است.

با این‌حال، در چشم‌‌‌‌‌‌انداز بلندمدت، همچنان امیدهایی وجود دارد. اگر مذاکرات میان ایران و ایالات‌متحده آمریکا به نتایج جدی و ملموسی منتهی شود، می‌توان انتظار داشت که بازار پس از یک دوره اصلاح کوتاه‌مدت یا میان‌مدت، مجددا احیا شود و روند صعودی خود را از سر بگیرد.  نکته‌‌‌‌‌‌ای که نباید از نظر دور داشت این است که بازار سرمایه کشور، به‌ویژه در سال‌جاری که با عنوان «سال تولید» نام‌‌‌‌‌‌گذاری‌شده، بیش از هر زمان دیگری نیازمند افق روشن و قابل‌پیش‌بینی است. سرمایه‌گذاران باید بتوانند چشم‌‌‌‌‌‌انداز یک‌‌‌‌‌‌ساله، دو‌‌‌‌‌‌ساله یا حتی سه‌‌‌‌‌‌ساله برای سرمایه‌گذاری خود داشته‌باشند و این موضوع، بدون ایجاد ثبات در سیاستگذاری و پرهیز از اقدامات ناگهانی و غیرشفاف، ممکن نخواهد بود.

واقعیت این است که بازار سرمایه هیچ کشوری تحمل اخبار و مصوبات غیرمنتظره، نامه‌‌‌‌‌‌های محرمانه و دستورالعمل‌های خارج از روال را ندارد. سرمایه ذاتا «ترسو» است؛ به‌‌‌‌‌‌سرعت از فضای ناامن خارج می‌شود و بازگرداندن آن بسیار دشوار است. حفظ اعتماد نیز از جلب‌اعتماد بسیار دشوارتر خواهد بود.

اگر واقعا هدف ما داشتن بازاری پویا، باثبات و روبه‌رشد است، به‌ویژه در‌سالی که تولید ملی در اولویت قرارگرفته، ضروری است که تصمیم‌گیرندگان، حساسیت‌‌‌‌‌‌های بازار مالی را درک کرده، واکنش‌ها را بشناسند و سیاستگذاری‌‌‌‌‌‌ها را به‌‌‌‌‌‌گونه‌‌‌‌‌‌ای انجام دهند که زمینه‌‌‌‌‌‌ساز آرامش و اعتماد بلندمدت برای سرمایه‌گذاران باشد.

*  کارشناس بازار سرمایه

 
وبگردی
    ارسال نظر