دستور العمل های مبحث HSE در ایران باد هواست!

حوادث نفتی، ارثیه شوم کاهلان بی لیاقت

اقتصاد 100- حوادث سریالی حوزه نفت در کشور را پایانی نیست.از سال ها پیش سوانح تاسف بار صنعت نفت ادامه یافته و نه تنها متوقف نشده که افزایش نیز پیدا کرده است.آمار نشان می دهد تنها در مقطع سال های پس از دهه 90 از 51 مورد حادثه 34 نفر کشته و37 نفر مصدوم شدند که در قاموس حوادث این صنعت اصلا آمار قابل توجیهی به حساب نمی آید.آنهم زمانی که از دست رفتن جان حتی یک نفر نیز خسارتی جبران ناپذیر تلقی می شود.

حوادث نفتی، ارثیه شوم کاهلان بی لیاقت

بنظر می رسد موضوع HSE در صنعت نفت ایران چندان مورد توجه جدی قرار نگرفته است.رشته ای که در تمام جهان آن را پابه پای طرح های توسعه ای و اجرایی و عملیاتی آموزش می دهند و در طول کار تاسیسات همواره به آن به عنوان یک پروسه نگاه می کنند و نه پروژه.

انتظار می رفت اتفاق آتش سوزی یکی از واحد های عملیاتی جنوبی پالایشگاه تهران و فوت 8 نفر در این حادثه  که در چند سال پیش خاطره تلخی باقی گذاشت  ویا حوادثی مانند پالایشگاه های اصفهان، شیراز، آبادان، بید بلند و همچنین پتروشیمی های  ایلام، بوعلی،شازند، پردیس،خارک، گچساران  و یا سوانح مربوط به خط لوله های سرخس، چشمه خوش و یا چاه های نفت شهر و رگ سفید ، تصادف و آتش گرفتن کشتی سانچی وبسیاری از حوادث مشابه به رغم اسف بار بودنشان برای اهل فن درس آموخته هایی داشته باشند که اگر خاتمه ای به این سیر تکراری پروحشت و هراس نمی دهند، دستکم آمار اینگونه رخدادهای تاثر برانگیزش را پائین بیاورند.

متاسفانه این اتفاقات هراس آور نشان می دهد در صنعت نفت ایران به مقوله ایمنی  نگاهی پویا و جدی وجود ندارد.که اگر داشت در اجرای طرح ها اینهمه حادثه اتفاق نمی افتاد و یا در تاسیساتی که در حال عملیات هستند شاهد این میزان سانحه مشکل آفرین نمی شدیم.

نمونه اخیر (یعنی حادثه خط لوله پنتان پالایشگاه بیدبلند خلیج فارس که به فوت یکی از تعمیرکاران خط منجر شد) رخداد یاس آور  دیگری است که شرکت های مسئول و مرتبط  در قبال آن تنها به اظهار تاسف  بسنده می کنند و با عرض یک تسلیت خشک و خالی به بازماندگان قربانیان چنین حوادثی پی کار خود می روند تا مجددا در جایی دیگر شاهد حادثه ای تازه باشیم.

در تمام جهان پس از چنین رخدادهایی گروه ها و تشکل ها و افراد زیادی به تحقیق و تفحص می پردازند تا علت بروز حادثه را به شکلی دقیق و موشکافانه پیگیری کنند.این فعالان طیف وسیعی از رسانه ها، محققان، دانشجویان، سازمان های مردم نهاد، کنشگران اجتماعی و صنعتی، هنرمندان و... را تشکیل می دهند.بسیاری از سینماگران و مستند سازان از حوادث وقوع یافته فیلم و برنامه و گزارش تهیه می کنند و چگونگی دقیق اتفاق را با دیگران به اشتراک می گذارند.اما در ایران درست برعکس، هیچکس پس از حادثه حق ندارد از چند و چون اتفاقات فاجعه بار سر در بیاورد.

کافیست شما به عنوان یک رسانه ای، کارشناس، پژوهشگر، دانشگاهی یا فعال حوزه تصمیم بگیرید از ماجرای حادثه ای مثل پالایشگاه تبریز یا سقوط فلان هلی کوپتر حامل فعالان نفتی در آبهای خلیج فارس سر در بیاورید و آن را واکاوی کنید.امکان ندارد به شما چنین اجازه ای بدهند.کمیسیون های سوانح نهایتِ تحقیقات خود را به عنوان یک رزومه تقدیم مدیران بالادستی می کنند و آنها هم پرونده را به اعماق کشوها و کمدهای بایگانی می سپارند تا برای ابد خاک بخورد و چون رازی سر به مهر باقی بماند و کسی از آن با خبر نشود.

با چنین سازوکاری صنعت نفت ایران همچنان در دور باطل پیشامدهای خسارت بار انسانی و اقتصادی به گیجی و منگی بلاهت بار خود مشغول خواهد بود.حوادث نفتی در ایران تنها زمانی مهم تلقی می شود که مقابله ظاهری با آن خوراک رسانه ای برای تائید  پروپاگاندای سخیف مدیران بی لیاقت  مرتبط را فراهم آورد و مثلا نشان بدهد که رئیس مربوطه چگونه دلاورانه قضیه را ختم به خیر کرده است!

دستور العمل های مبحث HSE در ایران باد هواست! هیچکس برای دلسوزان و صاحبنظران خبره حوزه ایمنی تره هم خرد نمی کند. جنبه های مختلف اجتماعی، اقتصادی،فنی، امنیتی، سایبری و امثالهم در اندیشه های سیاستگزاران نفتی ایران جایگاهی ندارد.غرور کاذب  و خود شیفتگی مدیریتی در صنعت نفت ایران بیداد می کند و هیچکس حاضر نیست مشکلات پیش آمده را گردن بگیرد.بی شک  در صنعت نفت کشور اگر در بر همین پاشنه بچرخد بزودی شاهد حوادثی بس تاسف بار تر خواهیم بود که جز حسرت و داغ ارث شوم دیگری  از سوی کاهلان برای ما باقی نخواهد گذاشت.

انتهای پیام

وبگردی

ارسال نظر

 

نظرسنجی

اگر پول داشته باشید سرمایه گذاری در کدامیک را ترجیح می دهید؟

.

طلا و جواهر اقتصاد 100 : شورای جهانی طلا اعلام کرده که قیمت‌های رکورد طلا، بازیافت فلزات گرانبها را به بالاترین سطح…

اخبار سلامت

سینما در سینما