استراتژیهای موفقیت در برابر رقبای صنعتی داخلی
اقتصاد100-رقابت صنعتی میان ایالتهای آمریکا تشدید شده است؛ در حالی که سیاستمداران واشنگتن، چین و مکزیک را مقصر کاهش مشاغل شمال میدانند، بررسیها نشان میدهد صنایع تولیدی به دلیل مزایای اقتصادی و مالیاتی به ایالتهای جنوبی مهاجرت کردهاند.

سیاستمداران هر دو حزب، روایت محبوبی را مطرح میکنند: کمربند زنگزده (یعنی ایالتهای پیشتر صنعتی اوهایو، میشیگان، ایندیانا، پنسیلوانیا، نیویورک و ایلینوی) منطقهای پر رونق بود تا اینکه چین، مکزیک و متحدان تجاری آمریکایی آنها، با قراردادهای تجاری ناعادلانه، مشاغل تولیدی را از آنجا ربودند. حالا به واشنگتن بستگی دارد که این مشاغل را – چه از طریق تعرفههای دونالد ترامپ و چه از طریق جایگزینهای دموکراتها – بازگرداند. این داستان برای جلب رأیدهندگان در ایالتهای کلیدی که در حسرت گذشتهاند، از نظر سیاسی راحت است. مشکل اینجاست که این روایت حقیقت ندارد و به تصمیمات سیاسی وحشتناکی منجر میشود. رقابت بینایالتی بخش بزرگی از این داستان بهحساب میآید که نادیده گرفته شدهاست. کاهش صنعت تولید در کمربند زنگار عمدتا به دلیل رفتن مشاغل به مکزیک نیست؛ بلکه مشاغل به آلاباما، کارولینایجنوبی، جورجیا و تنسی رفتهاند. در سال۱۹۷۰، کمربند زنگار مسوول تقریبا نیمی از کل صادرات تولیدی بود، درحالیکه جنوب کمتر از یکچهارم را تولید میکرد. امروز، نقشها برعکس شدهاست؛ کمربند زنگار کمتر از یکچهارم کل صادرات تولیدی را به خود اختصاصداده و جنوب دوبرابر کمربند زنگار صادر میکند.
چرا جنوب برنده شد؟
این مهاجرت بهصورت تصادفی اتفاق نیفتاد؛ بلکه توسط انتخابهای سیاستی خاص هدایت شد. ایالتهایی مانند تنسی، آلاباما، کارولینایجنوبی و تگزاس بهطور فعال تولیدکنندگان را با وعده محیطهای سیاستی کسبوکارمحور جذب کردهاند. این را میتوان در چندین جبهه مشاهده کرد:
قوانین حق کار (Right-to-work laws) و انعطافپذیری نیروی کار: تحقیقات اقتصادی نشان میدهد؛ درگیریهای کارگری سهم زیادی در افول کمربند زنگار داشتهاست. در مقابل، قوانین حق کار در جنوب، انعطافپذیری عملیاتی بیشتری ایجادکرده و سرمایهها را جذب کردهاند. نرخ متوسط عضویت در اتحادیههای کارگری در کمربند زنگار 13.3درصد است؛ در جنوب، این نرخ 4.3درصد است. رهبران سیاسی ایالتهای جنوبی به صراحت بیان میکنند که قوانین حق کار را اساس رقابتپذیری خود میدانند.
برق ارزانتر: جنوب، برق ارزانتری ارائه میدهد که یک ورودی حیاتی برای تولیدات پرمصرف انرژی است. 10 ایالت در جنوب دارای نرخ برق صنعتی زیر ۸سنت در هر کیلووات ساعت هستند؛ در کمربند زنگار هیچ ایالتی چنین نرخی ندارد. اوهایو برخی از محدودکنندهترین مقررات مربوط به فاصله نیروگاههای بادی در کشور را دارد؛ تگزاس اینطور نیست.
مسکن مقرونبهصرفه: با وجود رشد اقتصادی، ایالتهای جنوبی آنقدر مسکن ساختهاند که هزینهها را از غیرقابلدسترسشدن دور نگه داشتهاند. سالگذشته، هم کارولینای شمالی و هم کارولینای جنوبی هریک بیش از چهاربرابر ماساچوست مسکن جدید به ازای هر نفر ساختهاند. فلوریدا، جورجیا، تگزاس، تنسی، کارولینای جنوبی و کارولینای شمالی، همگی بیش از تمام ایالتهای ایلینوی، اوهایو، میشیگان، پنسیلوانیا، کالیفرنیا، نیویورک و ماساچوست، مسکن به ازای هر نفر ساختهاند. این فقط پویایی سال۲۰۲۴ نیست؛ این روند از سال۱۹۹۳ تاکنون ادامه داشتهاست. مسکن نسبتا کمهزینه جذب و نگهداری کارگران را آسانتر میکند که خود سرمایه بیشتری را جذب میکند و به نوبه خود سرمایهگذاری و مشاغل بیشتری را اضافه میکند و چرخه فضیلتآمیز صعودی میچرخد.
مالیات کمتر و مجوزهای سریعتر: به استثنای آرکانزاس و کنتاکی، ۱۰ ایالت دیگر که میزبان مدارس فوتبال SEC هستند، همگی جزو ۱۵ ایالت برتر از نظر مالیاتهای پایین در سطح ایالتی قرار دارند. فرآیندهای صدور مجوز نیز سریعتر انجام میشود. بهعنوان مثال، جورجیا برنامهای برای مکانهای تاییدشده دارد که میتواند پروژههای ساختوساز را تسریع کند. در مورد زمین، همانطور که یک تحلیلگر صنعت میگوید: «برای پروژههای بزرگی که قرار است سه، چهار، پنجهزار نفر را استخدام کنند، میتوانید زمین رایگان پیدا کنید؛ زمین بدون هزینه.»
نقش مهاجرت: مهاجرت نیز بسیار کمک میکند. بیش از هر منطقه دیگری از کشور، مهاجران در جنوب زندگی میکنند. منطقهای که کمترین مهاجر را دارد؟ غرب میانه. مهاجران رشد را ترویج میدهند، نیروی کار را قویتر میکنند و کالاها و خدماتی را ایجاد میکنند که از تولید حمایت میکنند.
نمونه موفق: شکوفایی صنعت خودرو در آلاباما
قوانین حق کار، انرژی ارزان، مسکن مقرونبهصرفه، زمین کمهزینه، مجوزهای سریع، مالیاتهای پایین و مهاجرت. این ترکیب قدرتمندی است و تاثیرات بزرگی داشتهاست. در سال۱۹۹۲، حتی یک کارخانه خودروسازی در آلاباما وجود نداشت. امروز، آلاباما ایالت شماره۱ در صادرات خودرو است که سالانه بیش از یکمیلیون خودرو تولید میکند. این امر بیش از ۵۰هزار شغل و میلیاردها دلار سرمایهگذاری بههمراه داشتهاست. بهجای «سه بزرگ» (خودروسازان سنتی آمریکا)، آلاباما «پنج بزرگ» (هوندا، تویوتا، هیوندای، مرسدسبنز و مزدا) را در خود جای دادهاست، همراه با شبکهای در حال گسترش از تامینکنندگان. این تنها یکی از نمونههای قدرت اقتصادی در حال رشد جنوب است.
عامل اتوماسیون و واقعیت تلختر
البته اگر سوال درباره اشتغال در صنعت تولید باشد، اتوماسیون نقش بزرگی در کاهش مشاغل تولیدی در تمام مناطق ایفا کردهاست. کارخانههای مدرن بهسادگی بهکارگران کمتری برای تولید کالاهای بیشتر نیاز دارند. این حتی در مورد شرکتهایی که تولید خود را از خارج به داخل کشور بازمیگردانند نیز صادق است: کارخانه تازه منتقلشده Stanley Black & Decker تنها ۱۰ تا ۱۲ نفر را در خطتولید استخدام میکند که در خارج از کشور به ۵۰ تا ۷۵ نفر نیاز داشت. نکته اینجاست: حتی اگر بهنوعی موج عظیمی از بازگشت تولید به داخل کشور را ایجاد کنید، صنعت تولید بهعنوان «ماشین شغلساز» دیگر باز نخواهد گشت. اما حتی با درنظرگرفتن این تغییر تکنولوژیک، رقابت مداوم بین ایالتها، بسیار بیشتر از جهانیسازی، صنعت تولید آمریکا را تغییر دادهاست و حقایق ناخوشایندی را ایجادکردهاست که هیچیک از احزاب نمیخواهند آنها را بپذیرند.
فانتزیهای سیاسی و پیامدهای واقعی
جمهوریخواهان یک روایت سیاسی کامل را حول نوستالژی تولید ساختهاند و به رأیدهندگان وعده میدهند که میتوانند دیترویت دهه۱۹۷۵ را بازسازی کنند. تعرفههای ترامپ بهعنوان راهحلی جادویی برای بازگشت کارخانهها به ویسکانسین، اوهایو و میشیگان فروخته میشوند. این یک داستان ساختگی مناسب است که واقعیتهای اساسی اقتصادی را نادیده میگیرد. حتی زمانیکه شرکتها عملیات خود را به داخل کشور بازمیگردانند، آنها بهطور گسترده ایالتهای جنوبی را انتخاب میکنند، نه کمربند زنگار. کارخانه بسیار خودکار Black & Decker بهکارولینای شمالی رفت، نه پنسیلوانیا. تولید بهدنبال نوستالژی نیست؛ بهدنبال صرفه اقتصادی است.
بههمین ترتیب، جهان «MAGA» (Make America Great Again) تمایلی به پذیرش این ندارد که مهاجرت چقدر به جنوب کمککرده تا از غرب میانه پیشی بگیرد. این فانتزیهای کمربند زنگار هزینه دارند: تعرفههای ترامپ به پایه تولیدی جنوب که در حال شکوفایی است، آسیب میرسانند. از ۷۰۰هزار موتوری که تویوتا در آلاباما میسازد، نیمی از آنها راهی مکزیک یا کانادا میشوند. رهبران سیاسی و تجاری کارولینای جنوبی از سیاستهای حمایتگرایانه ترامپ گیج و نگران شدهاند.
در همین حال، دموکراتها داستانهای ساختگی خود را دارند. آنها ترجیح میدهند جهانیسازی را مقصر بدانند تا رقابت بینایالتی، زیرا دومی به پیامدهای سیاستی ناخوشایند اشاره دارد. اذعان به اینکه قوانین حق کار به موفقیت صنعت تولید جنوب کمک کردهاست و با تعهدات دموکراتها به اتحادیههای کارگری در تضاد است. پذیرش اینکه فرآیندهای صدور مجوز سریعتر توسعه اقتصادی جنوب را ممکن کردهاست، بهمعنای پذیرش این است که مقرراتزدایی میتواند خوب باشد و اذعان به اینکه هزینههای انرژی ارزانتر(اغلب از سوختهای فسیلی) تولیدکنندگان را به جنوب جذب کردهاست، نیازمند به چالش کشیدن فعالان محیطزیست است.
واقعیت را بپذیریم
هر دو حزب روایتهای ساده را ترجیح میدهند، چه چین باشد و چه شرکتهای حریص، اما آنچه موردنیاز است، نه حسهای خوب کاذب درباره گذشته و نه مقصر جلوهدادن جهانیسازی است. آنچه نیاز داریم، یک رویکرد واقعبینانه است که درک کند چرا شرکتها آلاباما را به اوهایو ترجیح میدهند و انتخابهای ایالتهای جنوبی را بپذیرد. این بهمعنای پذیرش جهانیسازی، قوانین حق کار، سیاست انرژی همهجانبه، اصلاحات در صدور مجوز، مهاجرت و مالیاتهای پایین است. آینده اقتصادی آمریکا به پذیرش این واقعیت بستگی دارد؛ تا غرقشدن در داستانهای ساختگی بازگشت به گذشته.