متهم اصلی بیبرقی را بشناسید!
اقتصاد100- ناترازی شدید در شبکه برق ایران که ناشی از فرسودگی زیرساختها و ضعف در مدیریت اقتصادی است، کشور را با بحران بیبرقی مواجه کرده و بدون راهکارهای اصولی، تابستانها را به چالشی بزرگ تبدیل میکند.

طی سالهای اخیر، ایران با پدیدهای مواجه شده که سایه سنگین آن بر شبکه برق کشور احساس میشود. ناترازی برق، بحرانی است که هر ساله به ویژه در فصول گرم، زندگی روزمره را مختل میکند، خانوارها را در گیرودار خاموشیهای غیرمنتظره قرار میدهد و اقتصاد کشور را تحت فشار مضاعف قرار میدهد. اما عامل اصلی این ناترازی چیست؟ برخی مسئولان، انگشت اتهام را به سمت مصرف خانگی نشانه میگیرند و حتی رئیسجمهور پیشنهاد استفاده نکردن از کولر و پنکه در روزهای گرم سال را به عنوان راهکار مطرح کرده است. اما آیا واقعا این مصرف خانگی است که بحران را آفریده؟ بررسیها نشان میدهد مشکل اصلی عمیقتر از این حرفها و در ساختار عرضه و زیرساختهای تولید و انتقال برق نهفته است.
مصرف خانگی زیر ذرهبین
بررسی دادههای مربوط به مصرف نهایی برق در ایران با کمک ترازنامه انرژی سال ۱۴۰۱ و آمار بانک جهانی، نشان میدهد مصرف برق سرانه خانگی در ایران به میزان ۰٫۰۰۰۹۴ گیگاواتساعت است. این میزان در مقایسه با استانداردهای جهانی، منطقی به نظر میرسد. همچنین سهم مصرف برق خانگی ایران در کل مصرف، عددی نزدیک به کشورهای در حال توسعه و حتی برخی کشورهای توسعهیافته است.
برای مقایسه، مصرف برق سرانه خانگی در کشورهایی مانند کانادا به حدود ۰٫۰۰۵۳ گیگاواتساعت میرسد که سهم آن در این کشور ۲۴ درصد از کل مصرف برق است. در ایران، این سهم حدود ۳۰ درصد گزارش شده است و در کشورهای بزرگی مانند آمریکا ۳۶ درصد، فرانسه ۴۲ درصد و آلمان ۳۰ درصد است. کشورهای پرجمعیتی نظیر چین و هند نیز سهم مصرف خانگی بسیار کمتر از ایران دارند؛ به ترتیب ۱۹ درصد با مصرف سرانه پایینتر. این آمارها نشان میدهد، هرچند سهم مصرف خانگی ایران نسبتا بالاست، اما میزان مصرف سرانه آن خارج از عرف جهانی نیست.
<
زیرساختهای ناکارآمد
نکتهای که بحران خاموشی را تشدید میکند، ناکافی بودن زیرساختها و شدت انرژی بالا در کشور است. شدت انرژی ایران - که میزان مصرف انرژی معادل نفت برای تولید هزار دلار تولید ناخالص داخلی را نشان میدهد - به ۲۲۳٫۱۳ کیلوگرم معادل نفت میرسد؛ این عدد در مقایسه با کشورهایی مانند کانادا (۱۳۴٫۳۷)، آمریکا (۹۰٫۳۲)، آلمان (۵۵٫۴۴) و حتی چین (۱۲۹٫۰۹)، غیرمعمول و بالا است. این موضوع نشاندهنده اتلاف گسترده سوخت و فناوری قدیمی نیروگاهی بوده که غالبا راندمان تولید برق را زیر ۳۵ درصد نگه داشته است.
شرایط اقتصادی، کاهش قدرت خرید و محدودیت در عرضه محصولات پیشرفته باعث شده مصرف انرژی خانگی در کشور به ساختار ناسالمی کشیده شود. بخش زیادی از خانوارها به دلیل محدودیت دسترسی یا مسائل قیمتی همچنان از لوازم خانگی قدیمی و پرمصرف استفاده میکنند. این وضعیت، ظرفیت تقاضای واقعی برای انرژی را بالاتر از چیزی که در آمارها ثبت شده، افزایش میدهد.
بهرهوری در بحران
بررسی مختصات مصرف غیرخانگی نشان میدهد ۷۰ درصد برق تولیدی ایران به بخشهای صنعتی، تجاری و خدماتی اختصاص دارد. این سهم، مشابه اقتصادهای صنعتی مانند روسیه و کرهجنوبی است، اما مهمترین تفاوت در بهرهوری پایین بخشهای مرتبط با مصرف برق در ایران است. برای نمونه، سرانه مصرف برق غیرخانگی در ایران ۰٫۰۰۲۲۳ گیگاواتساعت است، در حالی که آمریکا، به عنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان، رقم ۰٫۰۰۶۴۷ گیگاواتساعت را ثبت کرده است.
بخشی از فشار بر شبکه برق ناشی از فناوریهای قدیمی صنایع مانند فولاد و سیمان است که نه تنها مصرف غیرکارآمد انرژی دارند، بلکه به دلیل دریافت یارانههای سنگین تشویق به مصرف بیشتر نیز میشوند. در همین حال، کشورهایی نظیر آلمان با درآمد سرانه قابلتوجه و مشارکت انرژیهای تجدیدپذیر روند بهینهسازی مصرف را پیش گرفتهاند. چین با سرمایهگذاری عظیم در انرژیهای خورشیدی و بادی توانسته سطح بهرهوری خود را ارتقا بدهد و عربستان سعودی نیز با اصلاح قیمتها و فناوری، مسیر بهبود را آغاز کرده است.
سه کلید بحران
بحران انرژی در ایران سه عامل اصلی دارد: محدودیتهای مالی و فناورانه به دلیل تحریمها و قوانین بازدارنده، قیمتگذاری دستوری انرژی که مصرف بالا را تشویق میکند و فرسودگی شبکه و زیرساختهای تولید. نیروگاههای حرارتی ایران متوسط عمر بالای ۲۰ سال دارند و راندمان آنها کمتر از ۳۰ درصد است. در حالی که نیروگاههای مدرن جهان با راندمان ۵۵ تا ۶۰ درصد فعالیت میکنند.
<
با توجه به تجربههای جهانی، ایران نیاز دارد فضای سرمایهگذاری را باز کند، ساختار قیمتگذاری انرژی را به تدریج اصلاح کند و زیرساختهای تولید و مصرف را با استفاده از فناوریهای جدید نوسازی کند. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، بهبود کیفیت لوازم خانگی و استفاده از سیاستهای انرژی کارآمد میتواند به کاهش شدت بحران کمک کند.
چشمانداز روشن یا خاموشی؟
اصلاحات ساختاری در این بخش نیاز به همکاری همهجانبه دارد. تا زمانی که سیاستهای یارانهای کار خود را تشدید کنند و زیرساختهای قدیمی پا برجای بمانند، امید چندانی به خروج از بحران خاموشیهای مداوم نخواهد بود. اگر ریشههای اصلی مشکل در ساختار عرضه و ضعف زیرساختی جدی گرفته شود، شانس توسعه پایدار افزایش خواهد یافت.