بررسی انحصار و نقش شورای رقابت در اقتصاد
اقتصاد100- "شکست بازار و اهمیت نظارت دولت بر رقابت آزاد در اقتصاد، موضوعی است که پرونده اخیر اسنپفود بهانهای برای بررسی آن شده است. در این تحلیل اقتصادی، به نقش شورای رقابت و تاثیر انحصار بر تخصیص منابع پرداختهایم."

یکی از اصول مهم در علم اقتصاد مدرن، حمایت از روند بازار آزاد است. تجربه نشان داده است که در بسیاری از زمینهها، رقابت آزاد بین تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات، منجر به بهینهسازی منابع، کاهش قیمتها و افزایش کیفیت محصولات میشود. با این حال، عملکرد بازار در هر شرایطی کارآمد نیست و در مواردی مانند آلودگیهای زیستمحیطی، عدم ارائه کالاهای عمومی یا وجود اطلاعات نامتقارن میان خریدار و فروشنده، بازار دچار شکست میشود؛ چنین شرایطی نیازمند دخالت و نظارت دولت است. انحصار یکی از شناختهشدهترین موارد شکست بازار به شمار میآید و زمانی رخ میدهد که یک شرکت بدون وجود رقابت جدی در بازار فعالیت داشته باشد و احتمال بالا بردن قیمت، محدود کردن عرضه یا جلوگیری از ورود رقبا مطرح شود. با این حال، باید توجه داشت که همه انواع انحصار الزاماً زیانآور نیستند. بهطور مثال برخی شرکتها به دلیل نوآوری، کارآمدی بالا یا سرمایهگذاری گسترده، سهم بالایی از بازار را کسب کردهاند که این موفقیتها نباید به خودی خود با وضعیت انحصاری اشتباه گرفته شود.
شناخت انحصار و انواع آن
در علم اقتصاد، انحصار حالتی است که یک فروشنده عملاً بدون رقابت موثر در بازار فعالیت دارد و مصرفکننده نیز گزینه مناسبی برای جایگزینی در اختیار ندارد. انحصار میتواند در اشکال مختلفی ظاهر شود:
- انحصار طبیعی: مانند خدمات برق یا آب، زمانی ایجاد میشود که وجود چند ارائهدهنده عملی غیراقتصادی است و حضور یک بازیگر واحد، کارآمدتر به نظر میرسد.
- انحصار ناشی از نوآوری: وقتی شرکت یا فردی محصول یا فناوری جدیدی ارائه کرده و در نتیجه برای مدتی بدون رقیب باقی میماند.
- انحصار تحمیلی یا ضدرقابتی: زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت با استفاده از قدرت بازار خود و روشهایی مانند حذف رقبا، قراردادهای انحصاری یا خرید رقبا عمداً مانع از رقابت میشود.
از میان این انواع، تنها نوع سوم است که از نظر حقوقی و سیاستگذاری نیازمند بررسی و مداخله است.
چه زمانی مداخله دولت ضروری است؟
این دیدگاه که هر شرکتی با سهم بازار بالا یا محصولاتی با قیمت بهظاهر زیاد باید تحت نظارت و مداخله دولت قرار گیرد، دیدگاهی نادرست و غیرواقعبینانه است. اغلب قیمتهای بالا نتیجه سرمایهگذاریهای قابلتوجه، خدمات باکیفیت یا ریسکهای کلان است. در چنین مواردی، قیمت بالاتر الزاماً نشانه سوءاستفاده از قدرت بازار نیست. مداخله زمانی منطقی است که یک شرکت از موقعیت مسلط خود برای جلوگیری از ورود رقبا و تضعیف رقابت بهره برداری کند؛ این مسئله ممکن است از طریق خرید رقبا، قراردادهای انحصاری یا حتی دستکاری سیستمهای دیجیتال برای حذف رقبا از بازار باشد. البته، این رفتارها نیز در هر شرایطی غیرقانونی نیستند و باید بر اساس تحلیلهای حقوقی و اقتصادی دقیق ارزیابی شوند.
نمونهای از چالش در حوزه انحصار: پرونده اسنپفود
در یکی از موارد مطرح شده اخیر، اسنپفود به دلیل قراردادهای انحصاری با برخی رستورانها با انتقاد مواجه شد. برخی معتقد بودند که این قراردادها باعث محدود کردن فعالیت سایر پلتفرمها شده است. اما آیا قرارداد انحصاری به خودی خود اقدامی غیرقانونی به شمار میرود؟ یا اینکه امکان دارد این رفتار به عنوان بخشی از همکاریهای بلندمدت و منطقی میان شرکتها در نظر گرفته شود؟ فرض کنید یک پلتفرم هزینه تبلیغات یا آموزش رستوران را تقبل کند؛ طبیعی است که بخواهد برای دوران خاصی انحصار ارائه خدمات آن رستوران را داشته باشد. در چنین شرایطی، سوال اصلی این نیست که قرارداد انحصاری است یا خیر، بلکه این است که آیا شرکت از قدرت بازار خود برای جلوگیری از رقابت سوءاستفاده کرده است؟ پاسخ این سوال نیازمند بررسیهای پیچیده و تخصصی اقتصادی و حقوقی است.
ضرورت تحلیل عمیق و پرهیز از قضاوت عجولانه
سیاستگذاریهای ضدانحصار یکی از ابزارهای اصلی دولت برای حفظ رقابت و افزایش رفاه مصرفکنندگان محسوب میشود. با این حال، تنها به دلیل محبوبیت یک برند یا اندازه بزرگ یک شرکت نباید حکم به مداخله داد. بازارها ساختاری پیچیده دارند و تحلیل رفتار شرکتها نیازمند شواهد دقیق و مستند است. دولت باید زمانی اقدام کند که شواهد روشنی از رفتارهای ضدرقابتی هدفمند وجود دارد، نه فقط به دلیل موفقیت تجاری یا رشد یک شرکت. در مقابله با انحصار، عدم توجه کافی خطرناک است، اما مداخله بیموقع و غیرعلمی نیز میتواند به آسیب جدی بازار منجر شود.
* پژوهشگر دکترای اقتصاد دانشگاه نورث وسترن