وسطِ بازی گرگم و گله می‌برم بالایی ها؛ طبقه متوسط حذف شد/ وزیر اقتصاد علت اوج گیری تورم را ناآرامی پس از مرگ مهسا امینی دانست!

سالهاست ایرانی ها در میدان بازی گرم و گله می برم دو دسته از احزاب مثلا چپ و راست ایران قرار گرفته اند. احزابی که هر چند سال یکبار، عده ای که به هم می تازند ناگهان همان عده در چند سال بعد، بر سفره همدیگر می نشینند و هم گروه می شوند و چند سال دیگر دوباره دشمن و این چرخ دوار ادامه دارد.

چرخی که اگر به سیر تحولات دو حزب در چند دهه گذشته نگاهی دقیق داشته باشید در حقیقت دوستانی هستند که تصمیم گرفتند برای مدتی بازی گرم و گله می برم بازی کنند و هر دفعه هم پس از بازی دوره ای ؛ چون رفقای قدیمی دست در گردن و شانه به شانه هم به میدان بازی دیگر می روند.

حال این بازی چه ضرری برای ملت دارد؟ پاسخ این است که این بازی بدترین ضربه را به پیکره جامعه ایران زده است و آن از بین رفتن اقتصاد خانوارهای طبقه متوسط و بی اعتمادی و ناامیدی و مهاجرت های گسترده قشر متوسط کشور که هر کدام به معنای ،نابودی یک اجتماع و فروپاشی آن است.

مقصر ابر تورم ناآرامی های پس از فوت مهسا امینی است!

شب گذشته در آخرین اظهار نظر مدیریتی کشور در مورد اقتصاد، طبقه متوسطی که سالهاست در حال روز به روز ، بیشتر حذف شدن هستند با سخنان وزیر اقتصاد ایران مواجه شدند که بیان کرده است:"متأسفانه ناآرامی‌هایی که بعد از فوت مهسا امینی شکل گرفت، دشمنان ایران را مجاب کرد تا فشارها را به نقطه‌ای منتقل کنند که اتفاقا دولت خوب عمل کرده بود و این نقطه، ایجاد تلاطم‌های ارزی بود. آنها تلاش کردند از مسیر کانال ارز به افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و رشد تورم دامن زده و از آنجا به سفره معیشت مردم فشار بیاورند."

این سخنان در حالی مطرح است که پیش از مرگ مهسا امینی گشایشی در اقتصاد مشاهده  نشده بود و پس از آن هم گره کور اقتصاد ایران که ریشه چندین ساله دارد ، چنان سفت شده است که نمای امیدوار کننده ای  از بازگشایی گره ها برای مردم وجود ندارد.

به واقع انتظار جامعه ایرانی از نمایندگانی که نام نماینده مردم در مجلس را دارند این است که این اظهار نظر وزیر اقتصاد را به نقد و بررسی و سوال از وزیر می کشاندند که البته این انتظار از نگاه مردم ایران دیگر حکم آرزو پیدا کرده است.

بد نیست در همین جا به وزیر اقتصاد که ابر تورم فعلی ایران را به ماجرا ناآرامی های پس از مهسا امینی متصل کرده است یادآوری شود که روند ایجاد تورم در ایران در چند دهه گذشته بسیار نامنظم بوده است و ارتباطی به ناآرامی های چند ماه و حتی چند سال اخیر ندارد. علل اصلی تورم در ایران شامل عوامل داخلی و خارجی است. عوامل داخلی شامل افزایش هزینه‌های تولید، کاهش تولید، افزایش هزینه‌های حمل و نقل، کاهش ارزش پول ملی، افزایش بدهی دولت و ... است و عوامل خارجی شامل تحریم‌های اقتصادی، تغییرات در بازار جهانی، تغییرات در نرخ تبادلات ارزی و ... است که پیش از مرگ مهسا امینی بوده است و بعد از فوت این دختر و ماجراهای پس از آن نیز به بقای چندین ساله و روند زیست چندین دهه خود ادامه داده است.

نابودی طبقه متوسط ؛ نابودی یک جامعه

روند اقتصادی و نوع روابط بین الملی ایران در چند دهه گذشته تنها ایجاد سرطان در بطن طبقه متوسط بوده و هر روز این سرطان موجب ریزش آمار این طبقه به حلقه طبقه کم توان مالی یا حلقه جمعیت مهاجر کشور شده است.

از بین رفتن طبقه متوسط از یک جامعه می‌تواند منجر به شکاف اجتماعی، افزایش فقر و نابرابری درآمدی، کاهش تولید و اشتغال، کاهش خرید و مصرف کننده‌های متوسط و افزایش تمرکز ثروت و قدرت در دسته بالاتر از جامعه شود. همچنین،باعث بروز نارضایتی‌های اجتماعی، افزایش جرم و جنایت و کاهش ثقة عمومی نسبت به سیستم و حکومت شود.

از نظر علمی، از بین رفتن طبقه متوسط  منجر به کاهش تحقیق و توسعه، کاهش سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری، و کاهش تولید علمی و فنی می شود. این ممکن است باعث کاهش رقابتی که در جامعه وجود دارد، شود و به دنبال آن، کاهش پویایی اقتصادی و تکنولوژیکی را به همراه داشته باشد.

از نظر فرهنگی، از بین رفتن طبقه متوسط باعث کاهش تنوع فرهنگی و هویت جامعه می شود.همچنین، باعث بروز تنش‌های فرهنگی و ناسازگاری در جامعه می شود.

همچنین، باعث افزایش تفکرات سطحی در جامعه شده و به دنبال آن، کاهش توانایی افراد در تحلیل و نقد مسائل را به همراه دارد.

حذف طبقه متوسط در ایران منجر به افزایش فقر و بیکاری شده است .همچنین، باعث کاهش توانایی خرید و مصرف افراد شده که باعث کاهش رشد اقتصادی و تولید در کشور شده است.

  باعث افزایش تفاوت‌های اجتماعی و نابرابری در جامعه شده  که نتیجه آن  بروز نارضایتی‌ها و اعتراضات جامعه است در نتیجه، حذف طبقه متوسط  باعث کاهش پایداری اجتماعی و سیاسی شود.

یعنی اگر نارضایتی و ناآرامی در چند ماه گذشته در کشور بوده و اثرات آن همچنان باقی است از زمان مرگ مهسا امینی آغاز نشده است و همه ریشه ها به دخالت های خارج از مرز به امور داخل مرز ایران بر نمی گردد بلکه در چند دهه گذشته ویرانی اقتصاد ایران وسط بازی گرم و گله می برم و  تبدیل شدن اقتصاد انحصاری و تکه تکه کردن بخش خصوصی از ایران و چاره نگذاشتن برایشان جز مهاجرت یا ورشکستگی های گسترده بخش خصوصی که اغلب در قشر متوسط بود منجر به نارضایتی های اجتماعی و اقتصادی گسترده شده است.

مدیریت تولید تورم

طبقه متوسط به دلیل دستمزد پایین و هزینه‌های زندگی بالا، با مشکلات بسیاری روبرو شده است. این مشکلات شامل کاهش قدرت خرید، کاهش کیفیت زندگی، کاهش اعتماد به نظام اقتصادی و سیاسی، افزایش استرس و نارضایتی اجتماعی و ... است. همچنین، این تورم باعث افزایش هزینه‌های تحصیلی و درمانی شده  که برای طبقه متوسط بسیار مهم است.

راه‌حل‌ها برای کاهش اثرات ابر تورم در ایران مسیر تخصصی و علمی نیاز دارد به طور مثال کارشناسان معتقدند در این مقطع زمانی و در میانه ابر تورم فعلی در ایران ، نیاز است راهکار  کاهش هزینه‌های دولت در دستور کار قرار گیرد. افزایش تولید و بهبود کیفیت محصولات می‌تواند به کاهش تورم کمک کند.  تنظیم سیاست‌های پولی می‌تواند به کاهش تورم کمک کند. برای مثال، با کاهش نرخ بهره، قرض‌ها را جذاب‌تر می‌کنید و این می‌تواند باعث افزایش سرمایه‌گذاری و تولید شود که باعث کاهش تورم شود.

نیاز است موانع صادرات برداشته شود. تقویت صادرات می‌تواند به کاهش تورم کمک کند. با افزایش صادرات، ارزش پول افزایش می‌یابد و این می‌تواند باعث کاهش تورم شود.

بازار اقتصاد باید از انحصاری بودن خارج و رقابت در بازار شکل بگیرد .افزایش رقابت در بازار می‌تواند به کاهش تورم کمک کند. با افزایش رقابت، قیمت محصولات و خدمات کاهش می‌یابد و این می‌تواند باعث کاهش تورم شود.

در کل، ابر تورم در ایران باعث افزایش بیکاری، کاهش سرمایه‌گذاری و تولید، کاهش قدرت خرید مردم، افزایش بدهی دولت و افزایش فقر و بی‌ثباتی اقتصادی شده که حل این مسائل پر اهمیت و حتی امنیتی در میان بازی های گرگم و گله می برم و بده بغلی و گردن بغلی انداختن حل نخواهد شد.

خبرنگار: آزاده مختاری/ رکنا