چطور دولت میتواند اقتصاد و بازار را در شرایط جنگی مدیریت کند؟
اقتصاد 100- در شرایط جنگی و نوسانات اقتصادی، همکاری صرافیهای رمزارزی و پلتفرمهای فروش آنلاین طلا با بانک مرکزی برای محدود کردن معاملات پرریسک و کنترل جریانهای مالی، اقدامی حیاتی در حفظ ثبات بازار و حمایت از اقتصاد کشور محسوب میشود.

عبور اقتصاد ایران از بحرانهای امنیتی و نظامی؛ نسخهای برای مدیریت بازار در شرایط جنگی
با بالا گرفتن تنشهای منطقهای و تشدید حملات نظامی رژیم صهیونیستی علیه منافع ایران، نگرانیها از بروز بحرانهای اقتصادی و نوسانات شدید در بازار کالاهای اساسی و نرخ ارز افزایش یافته است. تجربه تاریخی ایران در دوران جنگ تحمیلی و سایر بحرانهای منطقهای نشان میدهد که «اعتماد عمومی» و «مدیریت هوشمند» دو رکن کلیدی برای ثبات اقتصادی و آرامش روانی جامعه در شرایط بحرانی هستند. اما چگونه باید این دو اصل را عملیاتی کرد؟
مهدی فلاح، اقتصاددان و پژوهشگر حوزه سیاستگذاری عمومی، در گفتوگو با خبرنگار مهر به تشریح راهکارهای مدیریت بازار در زمان تهدیدات نظامی پرداخته است.
نقش دولت در مدیریت بازار کالاهای اساسی
فلاح تأکید میکند که مهمترین وظیفه دولت در شرایط بحرانی، حضور فعال، مقتدر و هدفمند در بازار است. او میگوید:
«تجربه بسیاری از کشورها در بحرانهای جنگی نشان میدهد که عدم ورود جدی دولت به مدیریت بازار کالاهای اساسی میتواند بحران را چند برابر کند. تصمیمگیری سریع، توزیع شفاف، و نظارت دقیق بر زنجیره تأمین، سه عنصر کلیدی در این مسیر هستند.»
او مدیریت بحران را در سه محور اساسی تعریف میکند:
الف) احتکارزدایی و ایجاد شفافیت
تشکیل سامانههای آنلاین رصد انبارها برای گزارش لحظهای موجودی کالاها.
انتشار عمومی اطلاعات برای کاهش فضای شایعهسازی و اعتمادسازی فوری.
برخورد سریع با محتکران و عوامل پنهانکاری در زنجیره تأمین.
ب) بازتوزیع هدفمند کالاها
تشکیل قرارگاههای کالایی بینبخشی با محوریت وزارت صمت و جهاد کشاورزی و با مشارکت اصناف و نهادهای امنیتی.
اجرای سهمیهبندی عادلانه برای اقلام حیاتی نظیر گندم، برنج، روغن، دارو و پوشک، با اولویت دهکهای پایین درآمدی.
طراحی شبکه توزیع مبتنی بر کارتهای هوشمند و کد ملی برای جلوگیری از خرید چندباره.
ج) اطلاعرسانی فوری و شفاف
صدور بولتن روزانه رسمی درباره وضعیت ذخایر، میزان واردات و برنامههای توزیعی.
حضور رسانهای سخنگوی واحد برای پاسخ به شایعات و جلوگیری از دوگانگی خبری.
تأکید بر «اعتمادسازی خبری» بهجای سانسور یا تأخیر در اطلاعرسانی.
کنترل و مهار نرخ ارز؛ از التهاب تا مداخله هدفمند
فلاح با اشاره به اینکه بازار ارز اولین نقطه فشار روانی در شرایط بحرانی است، میگوید:
«با شروع جنگ یا حتی تهدید نظامی، موجی از تقاضای سفتهبازی و احتیاطی برای خرید ارز شکل میگیرد. مردم و فعالان اقتصادی به دنبال حفظ دارایی خود هستند. این رفتارها میتواند به سرعت بازار ارز را به نقطه انفجار برساند.»
راهکارهای پیشنهادی برای کنترل بازار ارز:
تزریق هدفمند ارز از سوی بانک مرکزی بر اساس اولویتهای واقعی مانند واردات دارو و نهادههای دامی.
حراج شفاف ارز در شرایط فوقبحرانی برای پاسخ به تقاضاهای فوری.
رصد و فیلتر تراکنشهای مشکوک فردی و شرکتی از طریق سامانههای بانکی.
ممنوعیت یا محدودیت معاملات فردایی و آتی ارز بهعنوان کانونهای التهابآفرین.
ورود رسانهای فعال بانک مرکزی به مقابله با شایعات ارزی در شبکههای اجتماعی.
مدیریت انتظارات و مقابله با تقاضای کاذب
فلاح تأکید میکند که بخش عمده بحرانها «در ذهن مردم» شکل میگیرد. او معتقد است مدیریت درست فضای روانی از اهمیت بیشتری نسبت به سیاستهای اقتصادی خشک برخوردار است.
اقدامات پیشنهادی برای مهندسی انتظارات:
انتشار روزانه اطلاعات واردات، ذخایر کالاهای استراتژیک و وضعیت تبادل ارز به زبان ساده برای عموم.
برخورد علنی و رسانهای با محتکران و شایعهسازان اقتصادی.
آغاز اجرای سیاستهای حمایتی پیش از وقوع بحران رسمی، مانند:
پرداخت یارانه نقدی یا بستههای معیشتی جبرانی
رزرو کالاهای اساسی برای اقشار کمدرآمد
اعلام پیشاپیش تدابیر اقتصادی ویژه برای اقشار مختلف
حلقه مفقوده: فرماندهی واحد اقتصادی در بحران
یکی از مهمترین هشدارهای فلاح، نبود سازوکار فرماندهی متمرکز اقتصادی در ایران در زمان بحران است. او میگوید:
«تجربههای گذشته نشان میدهد که جزیرهای عمل کردن نهادها، اختلاف بین دستگاهها، و نبود مرکز فرماندهی واحد، حتی برنامههای خوب را نیز ناکارآمد میکند.»
راهحل پیشنهادی:
تشکیل قرارگاه عالی اقتصادی بحران با ترکیب نمایندگان دولت، مجلس، نهادهای نظامی-امنیتی، بانک مرکزی و دستگاههای نظارتی.
انتخاب سخنگوی واحد ملی بحران اقتصادی برای وحدت روایتها.
تسریع در تعیین وزیر اقتصاد بهعنوان فرمانده اقتصادی اجرایی کشور.
جمعبندی: سه اصل نجاتبخش در بحرانهای جنگی
فلاح نتیجهگیری میکند که در شرایط جنگی یا تهدید امنیت ملی، نمیتوان به بازار آزاد و مکانیزم عرضه و تقاضا به تنهایی تکیه کرد. او سه اصل حیاتی عبور کمهزینه از بحران را چنین معرفی میکند:
هوشمندسازی توزیع کالاها و کنترل بازار
شفافسازی بازار ارز و پاسخ سریع به شایعات
مدیریت فضای روانی و انتظارات عمومی با ابزار رسانه و شفافیت اطلاعات
او تأکید میکند که اگر مسئولان بتوانند در این سه محور همافزایی کنند، اقتصاد ایران حتی در سختترین بحرانها نیز میتواند با ثبات نسبی و هزینه اجتماعی قابل کنترل، مسیر خود را ادامه دهد.