وضعیت اسفناک شد ؛ آینده کشور در لبه تیغ
اقتصاد100- رشد بیوقفه مصرف برق در ایران همراه با کمبود زیرساختهای تولید، خطر افزایش خاموشیها و پیامدهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را به همراه دارد؛ آیا راهحلی برای عبور از این بحران وجود دارد؟

افزایش جمعیت، تغییرات در سبک زندگی، گسترش صنایع و استفاده از دستگاههای برقی پرمصرف، چالشهای بسیار بزرگی را در حوزه انرژی برای کشور ایجاد کرده است. در طول ده سال گذشته، هر ساله رکوردهای جدیدی در مصرف برق ثبت شده و این روند افزایشی، فشار چشمگیری بر زیرساختهای تامین برق کشور وارد کرده است. این مشکل تنها به قطع برق و هشدارهای بیان شده از سوی وزارت نیرو محدود نمیشود، بلکه تأثیرات گستردهتری بر روی امنیت انرژی، اقتصاد، رفاه اجتماعی و حتی محیطزیست گذاشته است.
ظرفیت تولید برق و چالشهای مصرف
طبق آمار شرکت مدیریت شبکه برق ایران، ظرفیت نیروگاههای موجود در کشور تا پایان سال ۱۴۰۳ به ۹۴ هزار و ۵۷۹ مگاوات رسیده است. بااینحال، توان واقعی تولید برق بهدلیل محدودیتهای ناشی از تعمیرات، فرسودگی، راندمان پایین برخی واحدها و نبود سوخت کافی در برخی موارد، معمولاً بین ۶۵ تا ۷۵ هزار مگاوات در نوسان است. این در حالی است که در سال ۱۴۰۳، میزان مصرف کشور از مرز ۸۵ هزار مگاوات گذشت و یک شکاف بزرگ میان توان تولید و مصرف شکل گرفت.
علاوه بر این، توسعه نیروگاههای جدید با چالشهای متعددی از جمله مشکلات اقتصادی، نیاز به فناوریهای پیشرفته و مسائل زیستمحیطی همراه بوده و نتوانسته مطابق با اهداف برنامهریزیشده پیش رود.
فرسودگی معاملات انرژی و شدت مصرف
یکی از عوامل اصلی تشدید بحران، مسئله شدت مصرف برق است، که نشان میدهد میزان مصرف انرژی در کشور ما برای تولید هر واحد محصول یا رفاه خانوار، چندین برابر استانداردهای جهانی است.
بر اساس دادهها، شدت مصرف برق ایران حدوداً ۳ تا ۴ برابر میانگین جهانی تخمین زده میشود. دلایل اصلی این اتلاف انرژی به فرسودگی شبکه برق، ضعف مدیریتی در کنترل تقاضا و نبود برنامهریزی جدی برای افزایش کارایی انرژی در صنایع و خانهها مرتبط است.
در تابستان که مصرف برق به اوج خود میرسد، استفاده از کولرهای پرمصرف و صنایع بزرگ انرژیبر باعث افزایش فشار بر شبکه میشود. به همین دلیل، وزارت نیرو مجبور میشود برنامههایی مثل قطع چرخشی برق، کاهش تامین برق صنایع و مدیریت مصرف را اجرا کند؛ امری که تبعاتی مانند اختلال در تولید ملی، افزایش تورم و نارضایتی عمومی را به همراه دارد.
بودجه و چالشهای سرمایهگذاری
یکی دیگر از مشکلاتی که بر عمق این بحران افزوده است، بدهیهای سنگین دولت به نیروگاهسازان، فقدان مشوقهای کافی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی و مشکل وصول مطالبات از خریداران عمده برق است. این موارد باعث کندی در توسعه پروژههای تولید برق شدهاند.
اگرچه ظرفیت اسمی نیروگاهها سالانه حدود ۲ الی ۳ هزار مگاوات رشد دارد، اما این میزان رشد برای پوشش افزایش سالانه مصرف ناکافی است.
فرسودگی شبکه برق و چالشهای انتقال انرژی
شبکه برق کشور، با بیش از ۵۰۰ هزار کیلومتر خطوط انتقال و توزیع، یکی از بزرگترین شبکههای منطقه محسوب میشود. اما این شبکه کهنه، با مشکل تلفات انرژی (تا حدود ۱۱ درصد)، هزینههای اقتصادی بالا و نیاز مبرم به بازسازی روبرو است. این اتلاف انرژی نهتنها بهرهوری را کاهش داده، بلکه فشار مضاعفی بر نیروگاههای کشور وارد کرده است.
<
انرژیهای تجدیدپذیر؛ فرصتی نهفته
سهم انرژیهای نو نظیر خورشیدی و بادی در تأمین برق کشور، تا سال ۱۴۰۳ کمتر از یک درصد ظرفیت کلی بوده است. هرچند افزایش این سهم نیازمند سیاستگذاریهای جامع، سرمایهگذاریهای گسترده و رفع موانع اقتصادی و حقوقی است، اما در درازمدت میتواند به پایداری شبکه برق و افزایش امنیت انرژی کمک کند.
الگوهای موفق جهانی؛ درسهایی برای ایران
کشورهای پیشرو و همسایه توانستهاند با اجرای سیاستهای صرفهجویی انرژی، استفاده بهینه از تجهیزات و هوشمندسازی شبکههای برق خود، مصرف را کنترل و بهبود ببخشند. ایران نیز باید چنین سیاستهایی را با توجه به خصوصیات فرهنگی و اقتصادی بومی خود به اجرا بگذارد.
علیرضا سهرابی، یک استاد و پژوهشگر انرژی، درباره بحران فعلی گفت: "بزرگترین مشکل ما شکاف میان توان تولید و میزان مصرف است. در سالهای اخیر شدت مصرف رشد بیشتری نسبت به ظرفیت تولید داشته است." وی افزود: "فرسودگی نیروگاهها، محدودیت سوخت و استفاده کم از ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر، مزید بر علت شدهاند. از طرفی مدیریت مصرف انرژی هم بهخوبی اجرا نشده است و همچنان فرهنگ مصرف بیرویه در کشور جا افتاده."
در خصوص راهکارها، ایشان تاکید کرد که باید مواردی مثل واقعی کردن تعرفهها، سرمایهگذاری در تجدیدپذیرها، آموزش عمومی برای اصلاح فرهنگ مصرف و کاهش تلفات شبکه بهصورت همزمان مدنظر قرار گیرد. او هشدار داد که تعلل در اجرایی کردن این راهکارها میتواند بحران انرژی و فشارهای اقتصادی را بیشتر کند.
بهنظر میرسد بحران موجود نیازمند اتخاذ سیاستهای همهجانبه، سرمایهگذاری مؤثر و فرهنگسازی مناسب باشد؛ در غیر اینصورت کشور با مشکلات جدیتر و هزینههای سنگینتر مواجه خواهد شد.