کابوس گرانی مسکن در بهار/ مستاجران همچنان در بحران
اقتصاد 100- افزایش تسهیلات بانکی بدون تولید و عرضه کافی مسکن، بهجای کمک به خریداران، منجر به افزایش قیمتها، تشدید انتظارات تورمی و بحرانیتر شدن بازار مسکن شده است.

در شرایط کنونی، افزایش تسهیلات مسکن به جای حل بحران، ممکن است به وخامت اوضاع دامن بزند. وقتی تولید و عرضه مسکن کافی نیست و تقاضا بیش از حد افزایش یافته، ورود نقدینگی بیشتر به این حوزه انتظارات تورمی را شدت میبخشد.
افزایش مبلغ وام مسکن افراد بیشتری را به بازار اضافه میکند، اما در نهایت منجر به تشدید فاصله میان توان خرید واقعی و قیمت نهایی میشود. این موضوع دور باطلی ایجاد کرده است: بالا رفتن وام، افزایش قیمت و کاهش قدرت خرید.
تأثیر افزایش سقف وام بر بازار مسکن
سقف وام مسکن به ۷۸۰ میلیون تومان افزایش یافته است. این تصمیم در ظاهر یک اقدام حمایتی است، اما در عمل و بدون مهار قیمتها و ارتقای عرضه، نتایج معکوسی به همراه دارد. تجربه نشان داده است که رشد مبلغ وام در بازار نامتعادل قیمتها را تحریک کرده و قدرت خرید متقاضیان را کاهش داده است.
برای مثال، این وام تنها ۴-۵ متر مربع از یک واحد مسکونی در تهران را پوشش میدهد، که نشاندهنده عدم همگامی مبلغ وام با رشد قیمتها است. همچنین اعلام افزایش وام معمولاً انتظارات تورمی را افزایش میدهد؛ فروشندگان با تصور توان مالی بیشتر خریداران، قیمتها را بالا میبرند.
افزایش انگیزه برای ساخت و ساز
از سویی، افزایش وام مسکن ممکن است انگیزه سازندگان برای تولید را افزایش دهد. اما مشکلاتی مانند تورم مصالح و نهادههای ساختمانی اثر مثبت این سیاست را محدود کرده است. آمارها روند نزولی صدور پروانههای ساختمانی را نشان میدهد.
برخی کارشناسان معتقدند افزایش وام مسکن لازم است، اما گروه مخالف عقیده دارند که این اقدام بدون کنترل تورم و عرضه مناسب، تنها باعث افزایش بیشتر قیمتها خواهد شد. تجربه نشان داده که بعد از افزایش وام، قیمت مسکن رشد کرده و قدرت خرید وام مجدداً کاهش مییابد.
عدم تعادل پایدار بین عرضه و تقاضابازار مسکن ایران با چالش ساختاری ناشی از عدم تعادل عرضه و تقاضا مواجه است. جمعیت رو به رشد و محدودیتهای ساختوساز تقاضا را از عرضه پیشی داده است. عواملی مانند نرخ تورم عمومی، نوسانات ارزی و سیاستهای پولی تأثیر مستقیم بر قیمتها دارند.
چالش مسکن؛ مثلث سهضلعیمجید گودرزی، کارشناس بازار مسکن، مشکل مسکن را به مثلث سهضلعی تشبیه میکند که اضلاع آن عبارتند از: کمبود عمدی عرضه زمین، ضعف قانونگذاری و نقش نظام بانکی. او معتقد است بانکها بخش عمدهای از سرمایههای مردم را در احتکار مسکن هزینه کردهاند.
وی همچنین به عدم پرداخت تسهیلات تکلیفی در طرحهایی چون نهضت ملی مسکن اشاره کرد؛ بهویژه در دولت سیزدهم که در نهایت با شکست مواجه شد.
مشکلات پرداخت تسهیلاتگودرزی همچنین از وامهای بانکی با سود بالا و مشکلات پرداخت آنها انتقاد کرده و معتقد است این تسهیلات علاوه بر اضافه کردن فشار اقتصادی، موجب افزایش اجارهبها شده است.
او خواستار بازطراحی و ساماندهی اساسی بازار مسکن شده است، و با تأکید بر ضعف قوانین موجود، نقش مشاوران املاک را در بحرانآفرینی این حوزه برجسته میداند.
نیاز به بررسی دقیقعباس اکبرپور، کارشناس بازار مسکن، معتقد است که نحوه پرداخت وام در ایران با عرف جهانی تفاوت دارد. برخلاف کشورهای توسعهیافته که وامها تا ۹۵ درصد ارزش ملک را پوشش میدهند، در ایران نرخ بهره تسهیلات مسکن بالاست و به ۲۵ تا ۳۰ درصد میرسد.
راهکار بازسازی بافتهای فرسوده
اکبرپور پیشنهاد میدهد که با اعطای وامهای بدون بهره، امکان بازسازی بافتهای فرسوده فراهم شود. او به تلاش دولت برای حل معضل مسکن اشاره کرد، اما معتقد است بدون برطرف شدن تحریمها و پیوستن ایران به سیستم جهانی، این مشکلات همچنان پا بر جا خواهند بود.
در مجموع، راهحلهای بنیادین مانند اعطای وامهای منطقی، کنترل تورم، افزایش عرضه مسکن و بازسازی مناطق فرسوده میتوانند گامی مثبت در حل بحران مسکن باشند.