دفاع پر آب و تاب نماینده مجلس از استیضاح جنجالی وزرا!
سیاسی : استیضاحهای سریالی وزرای دولت با تردیدهایی درباره انگیزههای سیاسی یا فنی روبهرو شده است؛ ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا، تأکید دارد که نگاه کلی مجلس به دولت، همکاری محور است و جنبه ضددولتی ندارد.

نمایندگان مجلس روند استیضاح وزرا را آغاز کرده اند. اولین استیضاح با کلیدواژه قیمت ارز، اسفندماه سال گذشته با برکناری عبدالناصر همتی اتفاق برگزار شد. در سال ۱۴۰۴ نام فرزانه صادق مالواجرد، وزیر راه و شهرسازی، و عباس علیآبادی، وزیر نیرو، در فهرست استیضاح نمایندگان قرار گرفت. طرح سریالی استیضاحها در حالی که همه اعضای کابینه بلااستثنا از مجلس رای آورده بودند این شائبه را طرح کرده که استیضاح ها نه با دلایل فنی و تخصصی بلکه با انگیره های سیاسی صورت میگیرد.
ناصر ایمانی، تحلیل گر سیاسی اصولگرا اما چنین نگاهی ندارد و معتقد است این استیضاحها به معنای تقابل نیست و مجلس در مجموع نگاه همکاریجویانه با دولت دارد. ایمانی میگوید انتقادهای مجلس به وزیر راه بیشتر بر حوزه مسکن متمرکز است، نه بخشهای دیگر وزارت راه، و مدیریت با سرپرست در برخی سازمانها مثل بنادر، حساسیتها را افزایش داده است. او ضمن آنکه ناترازی برق را سابقهدار می داند، استیضاح وزیر نیرو را مربوط به مدیریت سوخترسانی به نیروگاهها می داند.
مشروح گفتگوی ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه بخوانید؛
************
*بعد از استیضاح وزیر اقتصاد، نمایندهها طرح استیضاح وزرای راه و نیرو را هم کلید زدهاند. به نظر میرسد که ماه عسل بین دولت و مجلس تمام شده است. شما از این موضوع چه ارزیابی ای دارید؟
خیر، من موضوع را در این حد کلی قبول ندارم. تصور میکنم که مثلاً با یک استیضاح و برکناری یک وزیر، یا استیضاحهای دیگر که حالا معلوم نیست نتایج آن چه باشد، این به معنای پایان ماه عسل و اینگونه جملات نیست. اتفاقاً جزو استثناها است، از وزرایی که از دولت قبل هم بوده و منتسب به جناح دیگری است. آقای پزشکیان ایشان را به عنوان وزیر معرفی کردند، اما در عین حال، مجلس روی او هم حساسیت دارد. این به این معناست که تا الان، من قضاوت میکنم، ممکن است در آینده بحث دیگری باشد، اما تا الان نگاه اینگونه نیست. اگر دقت کنید، در طرحها، لوایح و صحبتهای مجموع نمایندگان مجلس اصلاً نگاه ضددولت وجود ندارد. تأکید میکنم، مجموع نمایندگان را میگویم. شما به یک طیف خاص کاملا رادیکال نگاه نکنید که همیشه در مجلس بودهاند. مجموع نمایندگان، نگاهشان نسبت به دولت، نگاه همکاری است.
طبیعی است که برخی وزرا استیضاح شوند
اینکه برخی از وزرا را استیضاح میکنند، تا حدی طبیعی است. چون آقای دکتر پزشکیان اولین بار است که رئیسجمهور شدهاند. ایشان نه تنها تجربه ریاستجمهوری، بلکه تجربه کار اجرایی هم به ندرت داشتهاند. طبیعی است که اولین انتخابهای ایشان برای کابینه، ترکیبی باشد که خیلی امتحان خود را پس نداده است. بعد در طول مسیر متوجه میشوند که برخی از وزرا ضعیف هستند. اگر خاطرتان باشد، در زمان مرحوم آقای رئیسی هم برخی از وزرای ایشان، با اینکه کاملاً همسو با مجلس بودند، استیضاح شدند. برخی از وزرا هم خودشان استعفا دادند یا برکنار شدند. تعدادشان هم زیاد بود، چون آقای رئیسی هم تجربه کار ریاستجمهوری نداشتند و با اینکه با مجلس همسو بودند، باز هم استیضاح و استعفا یا برکناری داشتند. بنابراین، به نظرم اینگونه قضاوتها بیشتر رنگ و بوی جناحی و سیاسی دارد.
* وقتی به ادوار مختلف ریاستجمهوری نگاه میکنیم، میبینیم که هم در دولت آقای رئیسی و هم در دولت آقای احمدینژاد نرخ ارز بالا رفت اما فقط در دولتهای آقای روحانی و آقای پزشکیان بود که وزرای اقتصاد استیضاح شدند. در ارتباط با وزیر راه هم، در دولت آقای روحانی، وزیر راه سه بار استیضاح شد؛ هرچند که نهایتاً عباس آخوندی خودش با استعفا کناره گیری کرد. اما استیضاح وزرای اقتصاد و راه در دولتهای آقای رئیسی و احمدینژاد اتفاق نیفتاد. اگر واقعاً فکر میکنید این موضوع فنی است، چرا باید بعد از ۹ ماه این اتفاق بیفتد؟
شما یک موضوع بسیار مهم را ظاهراً فراموش کردهاید. ببینید، وقتی آقای پزشکیان دولت را تحویل گرفتند، قیمت دلار بانک مرکزی حدود ۴۵ هزار تومان بود و قیمت ارز آزاد، به اصطلاح، حدود ۶۰ هزار تومان. آقای پزشکیان با این وضعیت دولت را تشکیل دادند. چند ماه از دولت ایشان گذشت، ناگهان یکشبه، بانک مرکزی رسماً اعلام کرد، آقای همتی، وزیر سابق اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی، در رسانهها و مجلس حاضر شدند و گفتند ما میخواهیم نرخ ارز را بالا ببریم. یکشبه ارز ۴۵ هزار تومانی بانک مرکزی را به ۶۵ هزار تومان برای واردات رساندند. دولت این کار را کرد. ارز بالا نرفت، خود دولت ارز را بالا برد.
آقای همتی مسئول کاهش ارزش پول ملی بود
این، مربوط پنج ماه پیش است، نه پنج سال پیش، نه ۵۰ سال پیش. دولت ارز را بالا برد. چه کسی بالا برد؟ آقای همتی مسئول این کار بودند. من اصلاً کاری ندارم که این کار درست بود یا غلط، این بحث مفصلی است که از نظر اقتصادی آیا باید این کار را میکردند یا نه. اما افزایش نرخ ارز از ۴۵ به ۶۵ هزار تومان، که بلافاصله ارز آزاد به ۸۰ هزار تومان، سپس ۹۰ هزار و ۱۰۰ هزار و حتی تا ۱۰۵ هزار تومان هم رسید، این افزایش ناگهانی صرفاً به این دلیل بود که خود دولت ۲۰ هزار تومان قیمت ارز را بالا برد، یعنی به تعبیری کاهش ارزش پول ملی. ممکن است برخی استدلال کنند که با توجه به شرایط اقتصادی این کار لازم بود. من میگویم اصلاً وارد این بحث نمیشوم. برخی اقتصاددانان به شدت موافق این افزایش بودند و برخی به شدت مخالف. اما خود دولت ارز را بالا برد و این که مجلس آقای همتی را استیضاح کرد، در صحبتهایی که مخالفان در مجلس با ایشان داشتند، عمده نکتهشان همین بود.
اگر این مساله نبود، اصلاً آقای همتی استیضاح نمیشد. چون عملکرد وزیر اقتصاد در کشور ما به دو دستگاه بزرگ زیرمجموعه وزارت اقتصاد برمیگردد: یکی سازمان امور مالیاتی و دیگری گمرک. اگر دقت کرده باشید، هیچکدام از نمایندگان درباره مسائل مالیاتی یا ایرادات سازمان امور مالیاتی و گمرک به آقای همتی ایرادی نگرفتند. همه میگفتند شما چرا قیمت ارز را بالا بردید؟ قیمت ارز را خود دولت آقای پزشکیان رسماً بالا برد. این کاری بود که در دولتهای قبل به ندرت اتفاق افتاد. بله، در دولت آقای روحانی، فکر میکنم سال ۹۷ بود، قیمت ارز بانک مرکزی ۳۸۰۰ تومان بود. دولت اعلام کرد ارز ۴۲۰۰ تومان است، که به دلار جهانگیری معروف شد. این ۴۰۰ تومان بالا بردند تا همسانسازی ارز شود، که البته نشد. می خواهم بگویم فقط آن دولت بود که کمی قیمت ارز را بالا برد، وگرنه دولتها هیچکدام نرخ ارز را به شکل جهشی، ناگهانی و به مقدار زیاد بالا نبردند.
دولت آقای پزشکیان، یعنی شخص آقای همتی، و آقای فرزین، رئیس کل بانک مرکزی، که این ایده را نداشت، آقای همتی مسئول این کار بودند. ایشان قیمت ارز را بالا بردند. مجلس هم روی این موضوع حساس بود و آقای همتی را صرفاً به خاطر افزایش قیمت ارز استیضاح کرد. مساله وزارت راه هم، وزارت راه نیست، مساله عمدتاً مسکن است. حساسیتهایی که مجلس طی این سالها، در مجالس مختلف و دولتهای مختلف داشته، مساله مسکن بوده که یکی از عمدهترین مشکلات اقشار کمدرآمد است. الان هم ایرادی که به وزیر راه فعلی دارند، عمدتاً مساله مسکن است، نه راه، سازمان بنادر، راهآهن جمهوری اسلامی یا اداره راه و ترابری. روی مسکنسازی حساس هستند. نمایندگان در دورههای مختلف هم، همانطور که شما اشاره کردید، وزرای مختلف راه را به همین دلیل مورد خطاب و استیضاح قرار دادهاند.
پس کی باید استیضاح شوند؟
* چرا حالا که ۹ ماه هم نشده؟
چقدر باید بگذرد؟ چهار سال خوب است؟ وقتی نمایندهها ۹ ماه، که زمان نسبتاً قابل توجهی است، بخواهند نمره بدهند. اگر دو ماه باشد، میگویند هنوز معاونین خودش را نگذاشته است. مثلاً میخواهید استیضاح کنید، ۹ ماه دیگر تا استیضاح انجام شود، شاید ۱۲ ماه یا یک سال شود. زمان قابل توجهی است از چهار سال عمر یک دولت که بتوانند تشخیص دهند. گاهی هم میبینند مشکلات جدی در آن وزارتخانه وجود دارد که در ۹ ماه گذشته حل نشده است.
مثلاً، تا جایی که شنیدم، در وزارت راه، خیلی از بخشهایش با سرپرست اداره میشود. به عنوان نمونه عرض میکنم، سازمان بنادر، که یکی از سازمانهای مهم است و تمام بنادر کشور در اختیار آن است، بیش از پنج ماه است، تا جایی که در ذهنم هست، با سرپرست اداره میشود. یعنی سه، چهار ماه اولی که ایشان تشریف آوردند، خانم وزیر، به هر دلیلی رئیس سازمان بنادر استعفا کرد یا گفتند استعفا بده، نمیدانم، اطلاعی ندارم.
با حادثه بندر عباس حساسیت بر روی وزیر راه بیشتر شد
بعد از آن، ایشان یک سرپرست گذاشتند که برخی کارشناسان به شدت درباره صلاحیتهای مدیریتی و مدرک تحصیلی آن رئیس سازمان بنادر ایراد دارند. حالا اینها به کنار؛ گاهی سرپرستی را برای مدت کوتاهی میگذارند و بعد مثلاً معاون وزیر یا رئیس سازمان بنادر منصوب میشود. الان پنج ماه است که این اتفاق نیفتاده و همین فاجعهای که در بندرعباس به وجود آمد، حساسیتها را روی این موضوع بیشتر کرده است. شما میدانید الان پنج ماه است که هیئت عامل سازمان بنادر تشکیل نشده است. هیئت عامل سازمان بنادر کسانی هستند که طبق اساسنامه، مسئولیت کلی اداره سازمان را بر عهده دارند. پنج ماه معطل است. این مساله مهمی است. در بخشهای دیگر وزارت راه هم، ظاهراً نمایندگان ایراداتی دارند. البته هر استیضاحی منجر به برکناری نمیشود. ممکن است یک استیضاح، وزیر را هم نجات دهد. خیلی از استیضاحها، وزرا رأی آوردهاند، منتها تذکری است برای وزیر که بداند باید اصلاحاتی در سیستم مدیریتی خود انجام دهد.
*در ارتباط با وزیر نیرو و بحثهایی که درباره ناترازی میشود، حالا یک بخشی از مسکن هم که شما فرمودید، همین قضیه درباره آن صادق است که اینها در دولت سیزدهم هم بود و از آن زمان وارد این دولت شده است. الان هم که هفت یا هشت ماه این دولت بر سر کار آمده این استیضاح ها مطرح می شود. این، رفتار این را متبادر می کند که این استیضاحها می تواند سیاسی باشد
در مورد وزیر محترم نیرو، مساله ناترازیها، به قول شما، جدید نیست، بالاخص ناترازی برق. ناترازی برق قدمتی ۳۰، ۴۰ ساله دارد. از ۳۰، ۴۰ سال پیش یادم است که برقها قطع میشد. حالا ناترازیهای گاز که پارسال و دوسال پیش داشتیم و همینطور ناترازیهای بنزین، که کمی جدیدتر است. اما ناترازی برق از قدیم بود. نکته این است که علل این ناترازیها چیست؟ یک دلیل کلی برای همه این ناترازیها وجود دارد و آن عدم سرمایهگذاری در ساخت نیروگاهها، متناسب با رشد مصرف برق است. این علتالعلل است. مثلاً میزان مصرف ما در پیک اینقدر است و سالانه اینقدر درصد رشد میکند، در حالی که سرمایهگذاری کم شده و ما به این مقدار تولید برق در پیک نداریم.
در ناترازی سوءمدیریت شد
مسئولان وزارت نیرو، هرکسی که باشد، باید مدیریت کنند تا این ناترازیها به حداقل برسد. سال گذشته اتفاقی افتاد که این ناترازیها را به طور ناگهانی و غیرقابلپیشبینی زیاد کرد. خاطرتان هست که حتی کار به جایی رسید که بدون اعلام قبلی، ناگهان برق یک منطقه مسکونی یا غیرمسکونی، تولیدی، و ... قطع می شد. علت، آنطور که میگویند، مساله سوخترسانی به نیروگاهها بود. یعنی تدابیر لازم برای سوخترسانی بهموقع به نیروگاهها انجام نشده بود.
این میشود اشکال مدیریتی، نه اشکال زیرساختی که بگوییم چون نیروگاه کم داریم مشکل داریم. آن در اختیار وزیر نیست. در واقع دولتها، دولتهای مختلف طی این سالها باید توجه بیشتری میکردند. مجلسها هم باید توجه بیشتری میکردند که بودجه برای ساخت نیروگاهها اختصاص دهند. اما به خاطر شرایط تحریم و ... بالاخره نشده است. با این حال، میشد مدیریت کرد. علتی که روی آقای وزیر نیرو حساسیت دارند، به خاطر این است که فکر میکنم ایشان به لحاظ مدیریتی کوتاهیهایی انجام دادهاند و امسال هم قرار است این داستان دوباره تکرار شود. برای همین مجلس حساس است. من عرض کردم، واقعاً حس نکردم تا الان نگاه مجلس سیاسی باشد، چون اگر سیاسی بود، وزیر نیرو را مثلاً استیضاح نمیکردند.